تاریخ: ۱۳ مهر ۱۴۰۱ ، ساعت ۰۸:۵۵
بازدید: ۷۳
کد خبر: ۲۷۶۳۸۳

اهمیت راهبردی اتصال ریلی ایران- افغانستان- چین| تسهیل تجارت اوراسیا با پیوستن تهران به «کمربند-جاده»

اهمیت راهبردی اتصال ریلی ایران- افغانستان- چین| تسهیل تجارت اوراسیا با پیوستن تهران به «کمربند-جاده»
‌می‌متالز - خط آهن خواف - هرات نه تنها تجارت افغانستان با ایران را تقویت خواهد کرد بلکه برای ایران و برای مجموعه‌ای از کشور‌ها از جمله تاجیکستان، قرقیزستان، چین و هند نیز ارزشمند است.

به گزارش می‌متالز، عباس خطیبی، معاون وزیر حمل و نقل و شهرسازی ایران گفته است که ایران و افغانستان برنامه‌هایی برای اتصال خط آهن خواف - هرات به چین دارند. در دسامبر ۲۰۲۰، ایران و افغانستان اولین خط ریلی برون مرزی بین دو کشور را افتتاح کردند. کار روی خط راه آهن ۲۲۵ کیلومتری که خواف در شرق ایران را به هرات در غرب افغانستان متصل می‌کند در سال ۲۰۰۷ آغاز شد. از چهار بخش این خط، دو بخش در ایران و دو بخش دیگر در افغانستان است، اما هنوز مسیر بین غوریان و هرات تکمیل نشده است. سال گذشته قطاری که ۵۰۰ تن سیمان را حمل می‌کرد، نخستین حرکت خود را بین خواف و غوریان انجام داد، مسیری که معمولا قطار‌های باری و مسافری را حمل می‌کند. خط آهن ۷۵ میلیون دلاری که ایران را به افغانستان متصل می‌کند، توسط ایران به عنوان بخشی از کمک‌های توسعه‌ای خود به افغانستان تامین شده است.

تجارت ایران با افغانستان در حال رشد است و تهران از سال ۲۰۱۷ جایگزین پاکستان به عنوان شریک اصلی تجاری افغانستان شده است. بهبود ارتباط زمینی، از جمله شاهراه دلارام - زرنج (مسیر ۶۰۶) ساخت هند که شهر‌های افغانستان را از طریق بزرگراه گارلند به مرز ایران متصل می‌کند، رشد این تجارت را تسهیل کرده است.

در حال حاضر محموله‌های افغانستان از طریق شبکه جاده‌ای ایران به بندر چابهار و سایر شهر‌های ایران از طریق جاده حمل می‌شود. راه آهن خواف - هرات این تجارت را بیشتر تقویت خواهد کرد و تخمین زده می‌شود که سالانه ۶ میلیون تن بار و یک میلیون مسافر را جابجا کند. قطار‌های کالا‌های افغانی به جای کامیون‌های کوچک امروزی به شبکه راه‌آهن ایران دسترسی پیدا می‌کنند تا نه تنها به شهر‌های ایران، بلکه به بنادر خلیج فارس، خلیج عمان و دریای خزر و بنادر زمینی در غرب و شمال غرب ایران دسترسی پیدا کنند؛ و همچنین از طریق شبکه حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب (INSTC) به بازار‌های جهانی دسترسی خواهد داشت.

خط آهن خواف - هرات نه تنها تجارت افغانستان با ایران یا اقتصاد افغانستان را تقویت خواهد کرد همچنین برای ایران و برای مجموعه‌ای از کشور‌های فراتر از آن، از جمله تاجیکستان، قرقیزستان، چین و هند، ارزش بسیار زیادی دارد. عباس خطیبی در این زمینه می‌گوید: راه آهن جدید خواف - هرات علاوه بر اتصال شبکه ریلی ایران به اروپا، بنادر جنوبی کشور را به کشور‌های آسیای میانه، قفقاز، عراق و حتی چین متصل می‌کند. وی افزود که دولت قبلی افغانستان تحت حمایت ایالات متحده به دنبال اتصال راه آهن خواف - هرات به مرز حیرتان و از شبکه ملی ریلی ازبکستان به چین بود.

به گفته این مقام ایرانی، خط خواف - هرات بخشی از پروژه بسیار بزرگتر کریدور راه آهن شرق به غرب است که از چین به اروپا از طریق ایران و افغانستان امتداد دارد. ایران و افغانستان با پنج کشور دیگر که در امتداد کریدور شرق و غرب ایران-افغانستان قرار دارند، یادداشت تفاهم (MOU) امضا کردند و مذاکرات بیشتر در این زمینه همچنان ادامه دارد.

برای دستیابی به اتصال ریلی ایران، افغانستان و چین، کار‌های زیادی باید انجام شود. مسیر پیش‌بینی‌شده به سمت شرق از افغانستان در مرز با تاجیکستان خارج می‌شود، سپس از شرق تا قرقیزستان پیش از ورود به چین از طریق دره‌های رشته کوه تیان شان که دو کشور را تقسیم می‌کند، ادامه می‌یابد. یک پایانه محتمل کاشغر خواهد بود، با انشعابات موجود که به سمت شمال به ارومچی می‌روند و به شبکه ریلی ملی پرسرعت چین و از طریق غرب به قزاقستان متصل می‌شوند. هنوز برنامه‌های محقق نشده‌ای برای ایجاد یک اتصال ریلی جنوب از کاشغر به پاکستان وجود دارد. نه پیوند قرقیزستان-چین و نه چین-پاکستان به دلیل نگرانی‌های هزینه هنوز تایید نشده است، اگرچه پتانسیل این مسیر‌ها به طور مرتب مورد بحث قرار می‌گیرد. واضح است که یکی از موانع، وضعیت کنونی افغانستان است که هنوز باید حل شود. فراتر از وضعیت سیاسی افغانستان، این مساله به هزینه نیاز دارد، چون ساخت مسیر تاجیکستان-قرقیزستان در این مناطق کوهستانی بسیار گران است.

اهمیت افغانستان برای منافع استراتژیک چین

چین در سال ۱۹۵۵ با افغانستان روابط دیپلماتیک برقرار کرد و دو کشور عموماً در طول تاریخ روابط دوستانه خود را حفظ کرده‌اند. در سال ۲۰۱۷، چین به دنبال بدتر شدن روابط بین دو کشور افغانستان و پاکستان، تلاش‌های خود جهت حفظ صلح بین دو کشور را آغاز کرد. این سه کشور بر ایجاد همکاری‌های سه جانبه چین، افغانستان و پاکستان توافق کردند و اولین گفتگوی سه جانبه خود را در اواخر سال ۲۰۱۷ برگزار کردند. آن‌ها در چهارمین گفتگوی سه جانبه خود که در ژوئن ۲۰۲۰ برگزار شد، بر تمایل خود برای گسترش صلح و ثبات در منطقه تاکید کردند و بر تعهد خود برای تعمیق همکاری تحت طرح کمربند و جاده تاکید کردند. البته اکنون که طالبان قدرت را در دست گرفته‌اند، مشخص نیست که این گفتگو‌ها چگونه توسعه خواهد یافت.

از نقطه نظر چین، افغانستان از موقعیت جغرافیایی استراتژیک برخوردار است که راه میانبر بالقوه‌ای را برای واردات نفت و گاز از خاورمیانه، همراه با همسایه پاکستان، ارائه می‌دهد. از این رو چین مشتاق است تا همکاری‌های خود را تحت BRI گسترش دهد و مسیر‌های تجاری و ترانسپورتی را با افغانستان بسازد. با این حال، پروژه‌های قبلی BRI در افغانستان با خطرات امنیتی روبرو بوده که منجر به عدم موفقیت برخی پروژه‌ها، مانند قرارداد استخراج مس با شرکت دولتی MCC شده است.

واضح است که هرگونه گسترش پروژه‌های BRI در افغانستان و در نتیجه روابط تجاری دوجانبه، تا زمانی که وضعیت داخلی ناپایدار باقی بماند، احتمالاً با موانع مهمی روبرو خواهد بود؛ بنابراین احتمالاً چین به استفاده از نفوذ قابل توجه خود در منطقه برای فشار برای صلح و ثبات ادامه خواهد داد.

شرکای اصلی تجاری افغانستان همسایگان آن هستند و چین یکی از بزرگترین شرکای تجاری آن است. در سال ۲۰۲۰، چین پس از امارات متحده عربی، پاکستان، هند و ایالات متحده آمریکا، پنجمین مقصد بزرگ صادرات کالا‌های افغانستان بود. اگرچه حجم تجارت دوجانبه اندک است، اما باید توجه داشت که طی ۲۰ سال گذشته، صادرات چین به افغانستان با نرخ سالانه۱۳.۱ درصد افزایش یافته است. در سال ۲۰۲۰، چین ۶۰۰ میلیون دلار کالا به افغانستان صادر کرد، در حالی که افغانستان ۲۹.۱ میلیون دلار آمریکا به چین صادر کرده بود. در مقابل، ایالات متحده در همین سال کالا‌هایی به ارزش ۷۵۸ میلیون دلار به افغانستان صادر کرده و به ارزش ۳۹ میلیون دلار کالا وارد کرده است.

رویکرد چین مبتنی بر آن است که طی سه سال، تا سال ۲۰۲۵، با توجه به روند‌های کنونی، تجارت با افغانستان احتمالاً از ایالات متحده پیشی خواهد گرفت، حتی اگر واشنگتن از سال۲۰۰۱ تاکنون حدود ۲.۲۶ تریلیون دلار برای افغانستان هزینه کرده باشد. لازم به ذکر است که ایالات متحده همچنین ۲۱.۹ تن ذخایر طلای افغانستان به ارزش حدود ۴۷ میلیارد دلار متعلق به بانک مرکزی افغانستان را در اختیار دارد که از اجازه دسترسی طالبان یا هر دولت افغانستان در آینده نیز خودداری کرده است.

چین و افغانستان تاکنون هیچ موافقتنامه تجارت آزاد (FTA) یا موافقتنامه اجتناب از مالیات مضاعف (DTA) را امضا نکرده‌اند. با این حال، دو طرف کمیته مشترک اقتصاد و تجارت چین و افغانستان (JCET) را ایجاد کرده‌اند که در سال‌های ۲۰۱۰، ۲۰۱۵ و ۲۰۱۷ برگزار شد. در ماه آگوست ۲۰۱۴، چین و افغانستان یادداشت تفاهمی در مورد اعطای تعرفه صفر برای صادرات برخی از کالا‌های افغانی به چین امضا کردند. از سال ۲۰۱۵، ۹۷ درصد از کالا‌های تولید شده از افغانستان می‌توانند در صورت صادرات به چین از تعرفه صفر برخوردار شوند. با این حال، افغانستان تعرفه‌های نسبتاً بالایی را بر واردات مواد خام اعمال می‌کند.

با خروج ایالات متحده از حضور استراتژیک خود در افغانستان، چین هم خطرات و هم فرصت‌ها را احساس می‌کند. افغانستان که در تقاطع آسیای جنوبی، آسیای مرکزی و غرب آسیا قرار دارد، برای پروژه‌های BRI چین بسیار مهم است. زمانی که وضعیت سیاسی باثبات و زیرساخت‌های لازم فراهم شد، کشور پتانسیل زیادی برای تبدیل شدن به یک مرکز تجاری کلیدی منطقه‌ای دارد.

چین همچنین مایل است تا کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC)، یک پروژه شاخص BRI را به افغانستان گسترش دهد. CPEC که در سال ۲۰۱۳ راه اندازی شد، بر ساخت زیرساخت‌های کلیدی، از جمله ارتقاء بزرگراه مرزی قراقورم و ساخت فرودگاه بین المللی گوادر جدید در استان بلوچستان پاکستان متمرکز است.

بر اساس گزارش‌ها، رهبران چین قبلاً در حال مذاکره با مقامات کابل برای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های افغانستان تحت BRI بوده‌اند. پیش از این، با توجه به اینکه ایالات متحده به شدت با دولت افغانستان در ارتباط بود، کابل در امضای قرارداد با پکن مردد بود. در حال حاضر، طالبان در مورد گسترش ۶۲ میلیارد دلار CPEC به افغانستان با پکن در حال گفتگو هستند.

سطح تجارت تهران-پکن

ایران شریک اقتصادی و تجاری مهمی برای چین در خاورمیانه است. تجارت چین با ایران به جاده ابریشم باستانی در قرن اول قبل از میلاد باز می‌گردد. در سال‌های اخیر، دو کشور تماس‌های منظمی در سطح بالا داشته‌اند و همکاری‌های اقتصادی و تجاری دوجانبه به طور مداوم تعمیق یافته است. ایران همچنین یک بازار سرمایه گذاری خارجی برای چین علاوه بر منبع کلیدی واردات انرژی این کشور است.

چین و ایران در سال ۱۹۳۷ به طور رسمی روابط اقتصادی برقرار کردند که با ایجاد اشکال مدرن دولت در سال‌های ۱۹۴۹ و ۱۹۷۹ مجدداً‌این روابط تأیید شد. روابط دیپلماتیک و تجاری دوجانبه از آن زمان تاکنون ثابت مانده که عمدتاً بر اساس منابع طبیعی فراوان ایران و تقاضای چین برای نفت بنا شده است. دو کشور در طیف گسترده‌ای از پروژه‌ها در بخش‌های مختلف از جمله انرژی، فناوری، دفاع و زیرساخت همکاری کرده‌اند. در سال ۲۰۱۹، ایران سفر بدون روادید به این کشور را برای اتباع چینی، از جمله ساکنان هنگ کنگ و ماکائو تصویب کرد.

ایران و چین در سال‌های اخیر باوجود تحریم‌های جامعه بین‌المللی علیه ایران، روابط دیپلماتیک و اقتصادی و تجارت دوجانبه را تقویت کرده‌اند. در سال ۲۰۱۶، شی جین پینگ اولین رهبر جهان بود که پس از امضای برنامه جامع اقدام مشترک در سال ۲۰۱۵، به ایران سفر کرد. از زمانی که دولت ترامپ از این طرح خارج شد و تحریم‌ها را در سال ۲۰۱۸ بازگرداند، چین بار‌ها از ایالات متحده خواسته تا به میز مذاکره بازگردد و پیشنهاد ایفای نقش میانجی در گفتگو‌ها را داده است.

تحریم‌ها از سال ۲۰۱۸ به تجارت دوجانبه بین چین و ایران لطمه وارد کرده است. با این حال، فعالیت‌های اخیر بین دو کشور حاکی از عزم برای پیشبرد تجارت و سرمایه گذاری علیرغم محدودیت‌هاست. تا به امروز، چین بزرگترین شریک تجاری ایران و منبع اصلی سرمایه گذاری است، همچنین چین بزرگترین خریدار نفت خام ایران است. به نظر می‌رسد این روند در سال ۲۰۲۱ و نیمه نخست ۲۰۲۲ با افزایش واردات نفت خام چین با وجود تحریم‌های ایالات متحده، دوباره سرعت خود را افزایش داده است.

به طور قابل توجهی، چین و ایران در مارس ۲۰۲۱ به توافقنامه همکاری استراتژیک ۲۵ ساله دست یافتند. براساس بخشی از این توافق، چین قرار است ۴۰۰ میلیارد دلار در پروژه‌های زیرساختی در ایران سرمایه گذاری و موقعیت ایران را به عنوان یک حلقه مهم در امتداد «جاده ابریشم جدید» تثبیت کند.

چین و ایران در ژوئن ۲۰۰۰ قرارداد سرمایه گذاری دوجانبه (BIT) را امضا کردند که از ۷ ژانویه ۲۰۰۵ لازم الاجرا شد. از آنجایی که BIT شرایط و مقرراتی را برای سرمایه گذاران خصوصی در کشور شریک تعیین می‌کند، یک کارکرد مهم BIT‌ها حفاظت و تضمین برای افراد و شرکت‌ها در کشور میزبان است. وجود BIT چین و ایران تضمین می‌کند که سرمایه‌گذاران و شرکت‌های هر دو کشور همان رفتاری را که به سرمایه‌گذاران داخلی یا سرمایه‌گذاران کشور ثالث اعطا می‌شود، توسط کشور میزبان دریافت می‌کنند.

همچنین چین و ایران در ۲۰ آوریل ۲۰۰۲ توافقنامه‌ای برای اجتناب از مالیات مضاعف و جلوگیری از فرار مالی در رابطه با مالیات بر درآمد امضا کردند که از ۱۴ آگوست ۲۰۰۳ لازم الاجرا و از اول ژانویه ۲۰۰۴ قابل اجرا شد. از دیدگاه یک سرمایه گذار، سردرگمی در مورد مالیات بین المللی می‌تواند زمانی ایجاد شود که سرمایه گذاران مشمول دو سیستم مالیاتی متفاوت و بالقوه متضاد باشند.

در مجموع، چین بزرگترین شریک تجاری ایران و مقصد صادرات خارج از کشور ایران است، همچنین ایران یکی از مهمترین صادرکنندگان نفت به چین است. سرمایه‌گذاری چین در پروژه‌های زیربنایی می‌تواند به درستی ایران را در ابتکار کمربند و جاده (BRI) به عنوان یک نقطه ترانزیت بین آسیا، اروپا و خاورمیانه جذب کند. صادرات و واردات آتی در میان کشور‌های اوراسیا می‌تواند با پیوستن ایران به BRI ساده شود. با این حال، برای تحقق آن، پکن باید بین روابط خود با تهران و بقیه خاورمیانه، تعادل ایجاد کند - چین بزرگترین شریک تجاری عربستان سعودی و دومین شریک بزرگ اسرائیل است، ایران تهدید اصلی ژئوپلیتیک آنهاست.

علاوه بر این، هم چین و هم ایران علاقه‌مند به گسترش ردپای فناوری و نوآوری خود در بازار‌های نوظهور و توسعه نیافته هستند. ایران در ژانویه امسال رسما خانه نوآوری و فناوری ایران (IHIT) را در نایروبی پایتخت کنیا افتتاح کرد. IHIT به عنوان پایه‌ای برای ایجاد ایده‌های نوآورانه، تجاری سازی این ایده‌ها و صادرات محصولات و خدمات دانش بنیان ایرانی به بازار شرق آفریقا عمل خواهد کرد. چین تجربه زیادی در گسترش تخصص فناوری و نوآوری خود دارد و همکاری‌های آینده بین دو کشور در بازار‌های سوم نباید فراموش شود. البته نحوه شکل‌گیری آن، ممکن است تحت تأثیر ملاحظات ژئوپلیتیکی، مانند سرنوشت برجام و بازگرداندن احتمالی تحریم‌های آمریکا علیه ایران باشد.

منبع: خبرگزاری بازار

مطالب مرتبط
عناوین برگزیده